نماز شب

گاهی نیمه‌های شب از خواب بیدار شده و مشغول خواندن نماز شب و قرآن می‌شد. چند شبی بود که دیگه نمی‌تونست از خواب بیدار بشه و به عبادت بپردازه.

خدمت امیرالمومنین آمد و گفت: اى امیر مؤمنان من از نماز شب محروم شدم!!!

على علیه السلام فرمود: تو مردى هستى که گناهانت تو را به بند کشیده است.

📍جاءَ رَجُلٌ اِلى اَمیرِالْمُؤْمِنینَ علیه السلام فَقالَ: یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ اِنّى قَدْ حُرِمْتُ الصَّلاةَ بِاللَّیْلِ.

فَقالَ اَمیرُ الْمُؤْمِنینَ: اَنْتَ رَجُلٌ قَدْ قَیَّدَتْکَ ذُنُوبُکَ.

منبع: بحارالانوار، ج 87، ص146

«اطْلُبُوا الْعِلْمَ مِنَ الْمَهْدِ إِلَى اللَّحْد»

«ز گهواره تا گور دانش بجوی»

اواخر شب بود که گوشی به صدا درآمد، پشت خط پسرعموی بزرگوارم حجت الاسلام هاشم رضوی بود، بعد از احوال پرسی قرار حضور در کلاس درس رو گذاشتیم.

بخاطر قراری که با عموزاده داشتم بعد از نماز صبح مشغول صبحانه (نون، گوجه و پنیر) شدم. وقت قرار نزدیک بود، زودتر از موقع رسیدم چند دقیقه بعد پسرعمو آمد و راهی شدیم.

در مسیر از ایام محرم و چه کردی و چه کردم صحبت شروع شد تا رسیدیم به بحث آموزش فرزندان «الکلام یجر الکلام».

مسیر رودخانه قمرود صفای خاصی داره خصوصا اول صبح پاییزی.

خلاصه بعد کلی دور زدن و زحمت پیدا کردن جای پارک، رسیدیم جلسه درس خارج فقه و اصول حضرت استاد احمد عابدی.

عالی بود واسه اولین روز تحصیلی

«ن وَالقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ»

«سوگند به قلم و آنچه می نویسند»

هفت سال از تولد اولین فرزندم آقا مرتضی گذشت.

امروز اون با کوله باری از قلم و دفتر و با لبی خندان عازم مدرسه شد و من با قلبی پریشان و اما امیدوار به لطف خدا دست به دعا و صدقه که یار رب این نوگل من آخر عاقبتش دفاع از دین و اهل‌بیت علیهم السلام باشه با قلم و خون و سربازی سربازی امام زمان

بدجور فکرم مشغول بود برای آیندۀ نه تنها مرتضام بل همه این فرزندان این مرزوبوم